دين ازديد« تروتسکی »

مسئله مذهب اهميت بسيار بزرگی دارد و دقيقا بيشترين آميختگی را با کار فرهنگی و ساختار اجتماعی داراست. مارکس در جوانی خود گفت: " نقد مذهب اساس هر نقد ديگر است". به اين معنی که مذهب نوعی شناخت خيالی از جهان است. اين خيا ل دو منشا دارد: ضعف انسان در مقابل طبيعت و آشفتگی روابط اجتماعی، ترس از طبيعت يا بی توجهی به آن، ناتوانی دز تحليل روابط اجتماعی يا نايده پنداشتن آنها، انسان را بر آن داشت تا با آفريدن تصورات خيا لی سعی کند نيازهايش را در جامعه بر اورده و آنها را وقف اين حقيقت موهوم کند و در پيشگاه آفريده های خويش زانو بزند. ريشه ی اين آفرينش در نيا ز عملی انسان برای يافتن سمت و سوی خويش – كه به نوبه اي از شرايط تنازع بقا ناشی می شود – نهفته است.

مذهب، سازشی هدفدار با محيط پيرامون جهت مواجه ی موفقيت آميز با تنازع بقاست. در اين سازش قوانين سودمند و مناسب وجود دارند ولی تماما با افسانه ها، اوهام، خيا لات و دانش غير واقعی آميخته اند. به همان شکل که توسعه ی فرهنگ انباشت و ذخيره ی دانش و همارت است، نقد مذهب نيز اساس نقد ديگر است. جهت هموار کردن راه برای شناخت صحيح و حقيقی لازم است که شناخت ساختگی و خيا لی را از ميان برد و مسا له را بطور کامل در نظر گرفت. از لحاظ تاريخی، نه تنها در موارد فردی که در تکامل کل طبقات، شناخت حقيقی در اشکال و تناسبات مختلف با تعصبات مذهبی آميخته است. مبارزه عليه مذهب و تمام اشکال افسانه پردازی و موهومات معمولا زمانی موفقيت آميز است که ايدئولوژی مذهی با احتياجات يک طبقه ی مشخص در يک محيط اجتماعی جديد در تناقض باشد. به عبارت ديگر، گردآوری شناخت و نياز برای شناخت در چارچوب حقايق غير واقعی مذهب قرار نگيرد، يک ضربه ی تيغ انتقاد کافی است تا پوسته ی مذهب را فرو اندازد.

زمانی که تبليغات مذهبی اثر کمتری بر طبقات فعال جمعيت روستاها و شهرها گذاشته، چه بايد کرد؟

[ در اين حالت] با يد دايره تجربه ی اجتماعی و شناخت حقيقی را بزرگ نمود. راههائی که به اين نتيجه می رسند متفا وت اند. سالن های غذا خوری عمومی و شيرخوارگاهها ممکن است به قوه ی درک زن خانه دار يک انگيزه انقلابی بدهند و مراحل گسستن از مذهب را بغايت در او تسريع کننند. روش سمپاشی هوايی برای نابود کردن آفات نباتی ممکن است چنين نقشی را در مورد دهقان ايفا کند. همينکه کارگر مرد و زن در انجمن ها شرکت می کنند – انجمنها ئيكه آنها را به بيرون از قفس تنگ و کوچک طبقه ی خانواده با آن شکل و تصوير خاص خودش راهنما ئی می کنند – يکی از راهها برای رها ئی از تعصبا ت مذهبی را با ز می کنند و غيره غيره . اين انجمن ها بطور حتم می توانند نيروی مقاوت عليه تعصبات مذهبی را بسنجد و راههای غير مستقيم برای توسعه ی تجربه و شناخت را پيدا کنند. پس بجای حملات مستقيم بوسليه ی تبليغات ضد مذهبی، ما از محاصرات، سنگربندی ها و مانورهای غير مستقيم استفاده می کنيم . در کل، ما هم اکنون به چنين دوره ای وارد شده ايم، اما اين بدان معنا نيست که در آينده هيچ حمله ای نخواهيم کرد، فقط لازم است که برای آن آماده شد.

آيا حمله ی ما بر مذهب درست است يا نادرست ؟ درست است. آيا نتايجی ببار آورده است؟ بلی. چه کسانی را به سمت ما سوق داده است؟ آنانی را که برای رهاندن کا مل خويش از تعصبات مذهبی با بکارگيری تجارب گذاشته آماده گشته اند. اضافه بر آنان، کسانی را که حتی تجربه ی بزرگ انقلابی اکتبر از مذهب نرهانيد. در اين روند، روشهای قراردادی انتقاد، هجو، کاريکاتور ضد مذهبی و مانند آن، کارآيی بسيار کمی دارند؛ و اگر فشار قويتر شود ممکن است نتيجه ی وارونه بدست آيد.

تنها با بستن کليسا ها، آنچنانکه در بعضی نقا ط انجام شده، و يا با افراط و تفريط اداری، نه تنها قادر نخواهيم بود به هيچ موفقيت قطعی دست يابيم، که بالعکس راه را برای قويتر بازگشتن مذهب هموار می کنيم.

در مراحل نابودی مذهب، دوران های متفاوتی از افت و خيزها وجود دارند که شرايط کلی فرهنگ آنها را تعيين می کنند.

از بين رفتن کل مذهب فقط زمانی انجام پذير است که يک ساختار سو سيا ليستی کاملا پيشرفته وجود داشته باشد، يعنی تکنيکی که انسان را از هر گونه وابستگی خفت بار به طبيعت آزاد می سازد. اين نا بودی، تحت روابط اجتماعيکه عاری از هر گونه نمايش مذهبی و کاملا سا لم هستند و نبوغ بشر را سرکوب نمی کنند می توانند به انجام برسد. مذهب، بی نظمی طبيعت و بی نظمی روابط اجتماعی را به زبان تصوير های خيا لی ترجمه می کند. فقط نا بودی بی نظمی های زمينی می تواند به واکنش های مذهبی اش برای هميشه پايان دهد. يک زندگی اجتماعی برنامه دار، آگاهانه و معقول در تمامی سطوحش، هر گونه نمايش مذهبی و شيطان صفتی را برای اعصار منسوخ خواهد ساخت.

قسمتها ی ا ز مقا له ی مذهب و مارکسيزم

برگزيده از سايت http://www.javaan.net


مبدا