لئون تروتسکی

بر علیه جناح راست

مارس ۱۹۲۹


ترجمه: ژاله سهند

منبع: ازمجموعه مارکسیسم ، بین الملل چهارم ، جلد ۷ شماره ۵ ، مه ۱۹۴۶،  ص ۱۵۳-۱۵۴

رونویسی / نشانه گذاری:  HTML  تد کرافورد و دیوید والترز

حق تکثیر: آرشیو اینترنتی لئون تروتسکی (www.marxists.org) ۲۰۰۸. اجازه کپی و تکثیر نمودن این سند تحت ترم Creative Commons License مجاز است.


رفقای عزیز،

معمولاً دو گرایش مخالف اشتی ناپذیر در زیر برچسب اپوزیسیون ذکر می شود: گرایش انقلابی و گرایش اپورتونیستی. برخورد خصمانه با سنتریسم و ​​"رژیم" تنها وجه مشترک مابین آنها است. اما این خالصا یک پیوند کاملاً منفی است. مبارزه ما بر علیه سنتریسم از این واقعیت ناشی می شود که سنتریسم نیمه فرصت طلب است و علیرغم اختلاف موقت وحاد با دومی، فرصت طلبی تمام عیار را پنهان می نماید. بدین دلیل است که حتی نمی توان از بلوک میان اپوزیسیون چپ و اپوزیسیون راست صحبت نمود. این نیازی به تفسیر ندارد.

اما این بدان معنا نیست که فقط عناصر فرصت طلب به زیر پرچم اپوزیسیون راست صف آرایی نموده اند، یا اینکه همه آنها ناامید هستند. گروه بندی های سیاسی با یک ضربه ایجاد نمی شوند. در مراحل اولیه، سوء تفاهمات زیادی وجود دارند. کارگرانی که از سیاست حزب ناراضی هستند، غالباً  راههای خروج بسیار متفاوت از آنچه را که جستجو می کنند پیدا می کنند. این امر به  ویژه در مورد چکسلواکی جاییکه حزب کمونیست در حال گذاراز یک بحران بسیار حاد است باید بخاطر سپرده شود. ناآشنایی من با زبان چک متأسفانه مانع من از دنبال نمودن زندگی درونی حزب چکوسلواکی شده است. اما شک ندارم که به اصطلاح  اپوزیسیون راست امروز وضع و حال و گرایشات مختلفی را دربر می گیرد که تنها در آینده ای نزدیک آغاز به متبلور گشتن می نماید. مسیر این تبلور تا حد زیادی بستگی به فعالیت جناح لنینیستی دارد.

چنین ارزیابی ای  هیچ  وجه مشترکی  با دیدگاه سوورین Souvarine، که وجود گرایش های اصولی - یعنی طبقه را در کمونیسم به طور کلی انکار می کند، ندارد. خیر، وجود ]جناحهای[ راست، سنتر و چپ واقعیتاتی هستند که  توسط وقایع تاریخی بزرگ جهانی تأیید گشته اند. آنانی که وجود این گرایشات و مبارزات سازش ناپذیر بین آنها را ندیده می گیرند، به دکترین گرایی ناامیدی سقوط می کنند و در عین حال گرایش راست گرایانه را، که به مثابه پلی مستقیم به سوسیال دمکراسی عمل می کند، پنهان می نمایند.

با این حال، تفکیک دقیق مارکسیستی این سه گرایش، مستلزم این نیست که ما به این تمایلات  به مثابه امری تمام شده یا سخت شده نگاه بیندازیم. دوباره متشکل سازی شخصی اندکی صورت نمی گیرد. محافل گسترده کارگرانی که به سمت کمونیسم گرایش پیدا می کنند، هنوز آغاز به متبلور شدن نکرده اند; به دلیل سنت، آنها در چارچوب های قدیمی باقی می مانند یا در بی تفاوتی سقوط می کنند.

نشانه های بسیاری مبنی بر این که تمام احزاب بین المللی کمونیستی در حال نزدیک گشتن به لحظه وخیمی هستند، وجود دارد. جناح های موجود در کمونیسم از لحاظ ماهیتی تنها در مرحله مقدماتی هستند. آنها ابزاری برای گروه بندی های عمیق تر در درون احزاب کمونیست و طبقه کارگر به مثابه یک کل هستند. بخصوص، بدین دلیل، مداخله فعال اپوزیسیون لنینیستی در زندگی داخلی حزب کمونیست چکسلواکی از اهمیت بالایی برخوردار است.

****

با این حال، اپوزیسیون چپ خودش از متفق القول بودن بدور است. تقریباً دو و حتی سه گروه در هر کشوری وجود دارند که همبستگی خود را با جناح چپ CPSU اعلام می نمایند. این واکنشی به رژیم دیوانه و جنایتکاری است که از پاییز سال  ۱۹۲۳ در انترناسیونال کمونیستی مستقر گشته است و قصد کرده است که حزب جهانی پرولتاریا را به یک نظم کاریکاتوری عیسویتی مبدل بنماید. تمام امراضی که بسوی داخل رانده شده اند، هم اکنون دارند به سطح می آیند. کمک به این قلمرو، نه تنها واکنشی سیاسی در جهان سرمایه داری بلکه در اتحاد جماهیر شوروی است.

البته هیچ چیزی در این واقعیت که اپوزیسیون چپ به چند گروه تقسیم گردیده است خوشنود کننده نیست. اما واقعیت ها باید همانطور که هستند اتخاذ شوند. اگر دلایل تفرقه فهمیده شوند، ممکن خواهد گشت که راه های غلبه بر آن را پیدا کرد.

اتحاد اپوزیسیون را نمی توان با موعظه های انتزاعی وحدت یا با ادغام سازمانی صرف بدست آورد. وحدت باید بطور تئوریک و سیاسی مهیا گردد. این آماده سازی باید گروه ها و عناصری را که واقعاً ملاک مشترک دارند و آنانی که خود را بر اثر سوء تفاهم در میان لیست اپوزیسیون قرار می دهند، را روشن نماید.

مهمترین ملاک پلاتفرم است یا باید باشد. این ملاکی قابل اطمینان تر خواهد بود، از همه بیشتر، هر گروهی مستقل از قدرت فعلی خود، نتیجه گیری های سیاسی مؤثری را در مبارزات روزانه به دست می آورد. من پیش از همه پلاتفرم ملی را در نظر دارم. چرا که اپوزیسیون ناگزیر سکتی بی ثمر باقی می ماند، در صورت آنکه دائماً در حیات پرولتاریا و در حیات کشور مداخله ننماید. در عین حال، همینطور لازم است پلاتفرم بین المللی اپوزیسیون، که به مثابه پلی برای برنامه آینده انترناسیونال کمونیستی عمل می نماید، بسط داده شود. چرا که کاملاً مشهود است که انترناسیونال کمونیستی احیا شده نیاز به یک برنامه جدید دارد. این فقط می تواند توسط اپوزیسیون تهیه گردد. باید این بلافاصله انجام شود.

بدون تردید، مسائل مربوط به سیاست   CPSU، انقلاب چین و کمیته انگلو-روسی سه ملاک بنیادی برای گروه بندی های داخلی در کمونیسم و همچنین ​​به تبع آن در اپوزیسیون است. البته این بدان معنا نیست که پاسخ صحیح فقط به این سه مسئله برای ما کافی است. زندگی متوقف نمی شود. باید با آن گام برداشت. اما بدون پاسخ صحیح به سه مسئله فوق الذکر، این غیر ممکن است که امروز یک موضع صحیحی در مورد هرمسئله دیگری داشته باشیم. به همین ترتیب، بدون درک صحیح انقلاب ۱۹۰۵، دستیابی به یک رویکرد صحیح به مشکلات عصر واکنش یا به انقلاب ۱۹۱۷غیرممکن بود. او، آنکسی که درسهای انقلاب چین را، درسهای اعتصابات انگلیس و کمیته انگلو-روسی را ندیده می گیرد، گم گشته است. باید درسهای بزرگ این وقایع دقیقاً تلفیق شوند تا بتوان در مورد تمام موضوعات زندگی و مبارزات پرولتری موضع صحیحی اتخاذ نمود.

ابزار بسط پلاتفرم بین المللی باید ارگان بین المللی اپوزیسیون باشد که در ابتدا به صورت ماهانه یا دو هفته ای یکبار بیرون بیاید. امروز این غیر قابل تاخیر انداختنی ترین و فوری ترین وظیفه است. این ارگان تحت یک هیئت تحریریه محکم و تزلل ناپذیر اصولگرا باید در ابتدا به روی همه گروه هایی که خود را در اپوزیسیون چپ در نظر می گیرند یا می خواهند به آن نزدیک گردند، باز باشد. وظیفه این ارگان نه حفظ موانع قدیمی بلکه تسریع تجدید سازماندهی نیروها به صورت گسترده تری است. اگر بر اختلافات درون اپوزیسیون چپ هنوز نتوان در چارچوبی ملی فائق آمد، پس ما هم اکنون امروز می توانیم آماده شویم که بر آن در بستری بین المللی فائق آییم.

با تعیین یک خط واضح و دقیق توسط هیئت تحریریه، چنین گاهنامه ای باید حوزه ای مختص برای بحث آزاد داشته باشد. به ویژه، این ارگان باید بر اختلاف نظرهای مابین گروههای ملیتی مختلف درون اپوزیسیون چپ کنترلی بین المللی را اعمال نماید. چنین کنترل دقیق و آگاهانه ای به ما این امکان را می دهد تا اختلافات واقعی را از موارد ساختگی جدا نموده، مارکسیستهای انقلابی را متحد کرده، و عناصر بیگانه را غربال نماییم.

به دلیل هدفش، گاهنامه باید در چندین زبان جهانی بیرون آید. این به سختی در آینده ای نزدیک امکان پذیر خواهد بود و یک سازشی عملی ضروری خواهد بود. مقالات ممکن است به زبان یک کشوری که مستقیماً با ان درگیر هستند، یا به زبانی که با آن این مقالات نوشته شده اند چاپ گردند. مهمترین مقالات ممکن است با خلاصه ای کوتاه به زبان های دیگر همراه گردد. در انتها، ارگان های ملی اپوزیسیون ممکن است ترجمه های مهمترین مقالات را در ستون های خود چاپ نمایند.

****

برخی از رفقا می گویند و می نویسند که اپوزیسیون روسیه در مسیر رهبری سازمانی اپوزیسیون چپ بین المللی خیلی کم عمل می نماید. من معتقدم که در پشت این سرزنش در خفا گرایش خطرناکی وجود دارد. ما در جناح بین المللی خود در حال آماده سازی بازتولید اخلاق و روش های زینوویویست و استالینیست کمینترن نیستیم. کادرهای انقلابی در هر کشوری باید براساس تجربیات خاص خود شکل بگیرند و باید روی پای خود بایستند. اپوزیسیون روسی در دسترس خود- کسی تقریباً امروز می تواند بگوید که این خوش شانسی است - نه ابزار سرکوب دولتی و نه منابع مالی دولت را دارد. این تنها و منحصراً یک مسئله تجلی ایدئولوژیک، تبادل تجربیات است. با تعیین رهبری صحیح بین المللی جناح، این امر به طور طبیعی می تواند منجر به رشد سریع اپوزیسیون در هر کشوری گردد. اما هر بخش ملی باید منابع نفوذ و قدرت خود را نه در بالا، بلکه در پایین در بین کارگران خود، با جذب جوانان به سمت خود، با کار خستگی ناپذیر، فعال و خود ایثارگرانه جستجو نماید.

G. GUROV


Leon Trotsky

Against the Right Opposition

March 1929

https://www.marxists.org/archive/trotsky/1929/03/rightop.htm

آرشيو تروتسکی

مبدا