مبارزه ضدامپریالیستی کلید رهایی است

لئون تروتسکی

ترجمه: ژاله سهند


مبارزه  ضد امپریالیستی راه حل رهایی ست

مصاحبه  با   Mateo Fossa

سپتامبر ۱۹۳۸

ترجمه: ژاله سهند


 رفیق ماتیو فوسا توسط کمیته اتحادیه کارگری آزاد برای حضور در کنفرانس اتحادیه های کارگری آمریکای لاتین که در مکزیک برگزار شد، منصوب گردید. کمیته  اتحادیه های کارگری آزاد ۲۸ سازمان را در بر می گیرد که از میان آنان ۲۴ تای آنان اتحادیه ها ی کارگری مستقل هستند.

هر کدام از این سازمانها به طور جداگانه به رفیق فوسا حق اختیار کتبی داده اند. علیرغم این، مدیران اتحادیۀ کارگری آمریکای لاتین “وحدت” رفیق فوسا را ​​به کنفرانس نپذیرفتند. چگونه؟ خیلی ساده – درها را بر روی او بستدند. به چه دلیلی؟ دلیل پیچیده نیست.

برای یک دوره ای کوتاه، رفیق فوسا متعلق به حزب کمونیست آرژانتین بود، اما صدای اعتراض به دادگاه های مسکو را بلند نمود. این برای کارگر محترم اتحادیه کارگری کافی بود تا برچسب دشمن مردم، یک “تروتسکیست ” و غیره را بخورد. از بوئنوس آیرس، استالینیست ها بلافاصله لومباردو تولادانو (Lombardo Toledano)  را از ورود  یک نماینده خطرناک به کنگره که به خلوص بی نظیر استالین، ویشینسکی، یاژوف و دیگر دروغگویان اعتقاد نداشت، اطلاع دادند.

تولدانو، پادوی G.P.U.

وقتتیکه  G.P.U. فرمان می دهد، تولدانو اطاعت میکند. این هم اکنون نقش اصلی او در جنبش طبقه کارگر را تشکیل می دهد. مهم نیست که چقدر مضحک به نظر میرسد، اما وکیل بورژوا، لمباردو تولدانو، درب کنفدراسیون اتحادیه های کارگری را بر روی  فوسای کارگر، یک انقلابی صادق آرژانتین، بست. هیچ چیزی برای پرولتاریای مکزیک باقی نمی ماند، بجز آنکه  اعلام نماید: “زنده باد رژیم توتالیتر! زنده باد پیشوای ما، آدولف تولدانو”!

در ۲۳ سپتامبر، رفیق فوسا  با رفیق تروتسکی دیدار کرد و در یک گفتگویی طولانی تعدادی سوالهای مهمی را مطرح نمود. در زیر  ما این سؤالات را با پاسخ رفیق تروتسکی منتشر میکنیم:

  فوسا:  به نظر شما توسعه بعدی وضعیت فعلی در اروپا چه خواهد بود؟

تروتسکی: ممکن است که دیپلماسی این بار هم موفق به یک مصالحه فاسد شود. اما آن به درازا نخواهد کشید. جنگ اجتناب ناپذیر است و همینطور در آینده ای نزدیک  به وقوع خواهد پیوست. یک بحران بین المللی بحران دیگری را به دنبال خواهد آورد. این تشنج ها شبیه به درد زایمان جنگ نزدیک شده است. هر تشنج  تازه ای  زاینده کاراکتری جدی تر و خطرناکتر خواهد گشت. در حال حاضر من هیچ نیرویی را در جهان نمی بینم که  بتواند این روند، یعنی پیدایی جنگ را متوقف نماید. کشتار وحشتناک جدیدی بی رحمانه بر بشر روا خواهد گشت.

البته، اقدام انقلابی به موقع توسط پرولتاریای بین المللی می تواند عمل سبع امپریالیست ها را فلج نماید. اما ما باید صریح با حقیقت  مواجه شویم . توده های کارگری اروپا با اکثریت قریب به اتفاق آنها تحت رهبری بین الملل دوم و سوم هستند. رهبران اتحادیه های کارگری آمستردام به طور کامل از سیاست بین الملل دوم و سوم حمایت می کنند و آنها با هم  وارد  به اصطلاح “جبهه خلق” می شوند.

سیاست “جبهه خلق”، همانطور که در مثال اسپانیا، فرانسه و دیگر کشورها نشان داده شده، شامل دنباله روی پرولتاریا از جناح چپ بورژوازی است. اما کل بورژوازی کشورهای سرمایه داری، راست و همانطور “چپ” کاملا در شوونیسم و ​​امپریالیسم نفوذ کرده است. “جبهه خلق” خدمت به مبدل کردن کارگران به علوفه دم توپ بورژوازی می کند. فقط آن و نه هیچ چیزی بیشتر.

دومین، سومین، و بین الملل آمستردام در حال حاضر سازمان هایی ضد انقلابی هستند که وظیفه اشان این است که مبارزه انقلابی پرولتاریا علیه امپریالیسم “دموکراتیک” را متوقف و فلج نمایند. تا زمانی که رهبری جنایتکار این بین الملل ها نابود نگردیده اند، کارگران برای مبارزه با جنگ ناتوان خواهند بود. این حقیقتی تلخ اما اجتناب ناپذیراست. ما باید بدانیم چگونه با آن مواجه شویم و خود را با توهمات و وراجی های صلح طللبانه تسلی ندهیم. جنگ اجتناب ناپذیر است!

فوسا: تاثیر آن بر مبارزه در اسپانیا و جنبش طبقه کارگر چه خواهد بود؟

تروتسکی: برای درک  ماهیت رویدادهای آینده، ابتدا ما باید این نظریه کاذب و کاملا نادرست را که جنگ بعدی جنگ بین فاشیسم و ​​”دموکراسی” است، را رد نماییم. هیچ چیزی غلط تر و احمقانه تر از این ایده نیست. “دموکراسی های” امپریالیستی، با تضاد منافع اشان در تمام نقاط جهان متقسم می شوند. ایتالیای فاشیت اگر ایمانش را به پیروزی هیتلر از دست بدهد به راحتی می تواند خودش را در یک اردوگاه با بریتانیا و فرانسه پیدا نماید. لهستان نیمه فاشیستی ممکن است بسته به مزایای ارائه شده، به یک یا چند اردوگاه بپیوندد. در جریان جنگ، بورژوازی فرانسه ممکن است فاشیسم را با “دموکراسی” خود جایگزین کند تا کارگران خود را در تسلیم نگه دارد و آنها را ” تا به آخر” مجبور به مبارزه کند “. فاشیست فرانسه مانند” دموکراتیک “فرانسه به همان اندازه از مستعمرات خود با سلاح در دست دفاع خواهد کرد. جنگ جدید، ماهیت امپریالیستی بسیار آشکاری نسبت به جنگ ۱۸-۱۹۱۴ دارد. امپریالیست ها نه برای اصول سیاسی ، بلکه برای بازارها، مستعمرات، مواد اولیه، برای هژمونی بر جهان و ثروت اش مبارزه می نمایند.

پیروزی هر کدام  از اردوگاههای امپریالیستها به معنای تحقق قطعی اسارت همه بشریت، محکم بستن زنجیرهای دوگانه در مستعمرات امروز، وهمه مردمهای ضعیف و عقب مانده، از جمله ملت های آمریکای لاتین است. پیروزی هر یک از اردوگاه های امپریالیستی، بردگی، بیچارگی، بدبختی، انقراض فرهنگ انسانی  را به بار خواهد آورد.

شما می پرسید راه خروج چیست؟ من شخصا، برای لحظه ای تردید ندارم که یک جنگ جدید، انقلاب بین المللی را بر علیه حاکمیت درنده خوی گروههای سرمایه داری بر بشریت را تحریک خواهد نمود. در زمان جنگ تمام تفاوت های مابین  “دموکراسی” امپریالیستی و فاشیسم  ناپدید خواهند گشت. در همه کشورها دیکتاتوری نظامی بی رحمی، فرمانروایی خواهد نمود. کارگران و دهقانان آلمانی همانند فرانسوی و انگلیسی نابود خواهند شد. ابزارهای تخریب مدرن آنقدر هیولا گونه اند که احتمالا بشریت قادر به تحمل جنگ حتی برای چند ماه نخواهد بود. ناامیدی، خشم و نفرت، توده های تمام کشورهای متخاصم را سلاح در دست مجبور به قیام  خواهد کرد. پیروزی پرولتاریای جهانی به جنگ پایان خواهد داد و همچنین مساله اسپانیا و همینطور تمام مشکلات فعلی اروپا و دیگر نقاط جهان را حل خواهد نمود.

آن “رهبران” طبقه کارگر که می خواهند پرولتاریا را به ارابه جنگی  امپریالیسم  زنجیر بزنند، تحت پوشش ماسک “دموکراسی” هم اکنون بدترین دشمنان و خائنان مستقیم ستم کشیدگان اند.ما باید به کارگران آموزش دهیم تا به عاملان امپریالیسم دشمنی و نفرت بورزند، زیرا آنها فهم و آگاهی کارگران را مسموم می کنند؛ ما باید به کارگران توضیح دهیم که فاشیسم تنها یکی از اشکال امپریالیسم است؛ که ما نه تنها باید علیه علائم خارجی بیماری، بلکه باید علیه علل ذاتی آن، یعنی برعلیه سرمایه داری مبارزه نماییم.

فوسا: چشم انداز انقلاب مکزیک چیست؟ شما چگونه کاهش ارزش پول در رابطه با سلب مالکیت ثروت در زمین و نفت را مشاهده می کنید؟

تروتسکی: من نمی توانم به تفصیل به این سؤالات بپردازم. سلب مالکیت زمین و ثروت طبیعی برای مکزیک یک معیار کاملا ضروری برای از خود دفاعی ملی است. بدون بر آورد کردن نیازهای روزانه دهقانان، هیچکدام  از کشورهای آمریکای لاتین استقلال خود را حفظ نخواهند کرد. کاهش قدرت خرید پول تنها یکی از نتایج محاصره امپریالیستی علیه مکزیک است که آغاز شده است. محرومیت مادی در مبارزه اجتناب ناپذیر است. رهایی بدون فداکاری غیر ممکن است. تسلیم شدن در برابر امپریالیست ها، به معنای تحویل دادن ثروت طبیعی این کشور برای غارت و چپاول است، و کشیدن مردم -به سقوط و انقراض . البته، سازمان های طبقه کارگر باید به این نکته پی ببرند که افزایش هزینه های زندگی نباید با تمام وزنش بر سر زحمت کشان سقوط نماید.

فوسا:  در مورد مبارزه رهایی بخش مردم آمریکای لاتین و مشکلات آینده چه می توانید بگویید؟ نظر شما در مورد  Aprismo  چیست؟

تروتسکی: من با زندگی کشورهای مجزای آمریکای لاتین به اندازه کافی آشنایی ندارم تا بتوانم پاسخی دقیق به سؤالاتی که شما ارائه می کنید، بدهم. هرچند برای من روشن است که وظایف داخلی این کشورها بدون مبارزه انقلابی همزمان با امپریالیسم قابل حل نیست. نمایندگان ایالات متحده آمریکا، انگلستان، فرانسه ((Lewis, Jouhaux, Toledano استالینیست ها) تلاش می کنند که مبارزه علیه فاشیسم را با مبارزه علیه امپریالیسم جایگزین نمایند. ما تلاش های جنایتکارانه آنها را در کنگره اخیر ضد جنگ و فاشیسم مشاهده کرده ایم. در کشورهای آمریکای لاتین، عاملان امپریالیسم “دموکراتیک”  به ویژه خطرناک هستند، زیرا آنها بیشتر قادر به فریب دادن توده ها هسند تا عوامل آشکار راهزنهای فاشیست.

من نمونه ساده و واضحی را مثال خواهم زد. در حال حاضر در برزیل یک رژیم نیمه فاشیستی ای حکومت می کند که هر انقلابی فقط با نفرت می تواند مشاهده اش نماید. بگذار فرض کنیم بهرحال که فردا، انگلستان وارد نبرد نظامی با برزیل می شود. من از شما می پرسم که در کدام سوی نبرد، طبقه کارگر خواهد بود؟ من برای خودم شخصا پاسخ خواهم داد – در این مورد من در کنار برزیل “فاشیست” در برابربریتانیای “دموکراتیک” خواهم بود. چرا؟  چون در تعارض میان آنها مسئله دموکراسی یا فاشیسم نیست. اگر باید انگلستان پیروز شود، او در Rio de Janeiro  فاشیست دیگری را خواهد نشاند و زنجیرهای دوگانه ای را بر برزیل خواهد گسترد. اگر بر عکس باید برزیل پیروز شود، این امر محرک نیرومندی برای آگاهی ملی و دموکراتیک کشور خواهد شد و منجر به سرنگونی دیکتاتوری وارگاس خواهد گردید. شکست انگلستان همزمان ضربه ای به امپریالیسم بریتانیا خواهد زد و انگیزه ای به حرکت انقلابی پرولتاریای بریتانیا خواهد داد. حقیقتا یک نفر باید سری خالی داشته باشد که خصومت های جهانی و درگیری های نظامی را به مبارزه مابین فاشیسم و ​​دموکراسی تقلیل دهد. تحت همه ماسک ها انسان باید بداند که چگونه استثمارگران، برده داران، و سارقین را تشخیص بدهد!

در تمام کشورهای آمریکای لاتین، مشکلات انقلاب کشاورزی به صورت غیرمستقیم با مبارزه ضد امپریالیستی مرتبط است. استالینیست ها هم اکنون خائنانه هر دو و دیگری را دارند فلج می کنند. برای کرملین، کشورهای آمریکای لاتین فقط تغییراندکی را در معامله اشان با امپریالیست ها ایفا میکنند. استالین به واشنگتن، لندن و پاریس می گوید: “من را به مثابه یک شریک برابر بشناسید و من به شما کمک خواهم کرد که جنبش انقلابی در مستعمره ها و نیمه مستعمره ها را نابود گردانید ؛ برای این منظور من صدها نفر گماشته به مانند لمباردو تولدانو را دراختیار دارم.” استالینیسم مبدل به جذام جنبش رهایی بخش گردیده است.

من  Aprismo  را به اندازه کافی نمی شناسم تا قضاوتی قطعی بدهم. در پرو، فعالیت این حزب دارای کاراکتری غیرقانونی است و بنابراین دشوار است که مشاهده اش نمود. نمایندگان APRA در کنگره ماه سپتامبر بر علیه جنگ و فاشیسم در مکزیک، تا آنجایی که می توانم قضاوت کنم، همراه با نمایندگان پورتوریکو موضع شایسته و درستی را اتخاذ نموده اند. تنها می ماند که امیدواریم باشیم که APRA  طعمه استالینیست ها نگردد، زیرا این امر مبارزه رهایی بخش در پرو را فلج خواهد نمود. من فکر می کنم که توافق با   Apristas  برای وظایف عملی مشخصی، با شرط استقلال کامل سازمانی امکان پذیر و مطلوب است.

فوسا: جنگ چه عواقبی برای کشورهای آمریکای لاتین خواهد داشت؟

تروتسکی: بدون شک هر دو اردوگاه امپریالیستی تلاش خواهند نمود تا کشورهای آمریکای لاتین را به گرداب جنگ بکشانند تا بعد از آن آنان را به طور کامل برده نمایند. سرو صدای “ضد افاشیستی” تهی فقط زمینه را برای عاملان یکی از اردوگاه های امپریالیست آماده می نماید. برای آماده مواجه گردیدن با جنگ جهانی، احزاب انقلابی آمریکای لاتین باید هم اکنون برخورد غیرقابل سازشی را در برابر همه گروه های امپریالیستی اتخاذ نمایند. بر مبنای مبارزه برای حفظ بقای خود، مردم آمریکای لاتین باید به یکدیگر نزدیکتر گردند.

در اولین دوره جنگ، موقعیت کشورهای ضعیف می تواند بسیار دشوار باشد. اما اردوگاه های امپریالیستی با گذشت هر ماه ضعیف تر و ضعیف تر می شوند. مبارزات مرگبار آنان با همدیگر به کشورهای مستعمره و نیمه مستعمره مجال می دهد که سرشان را بالا ببرند. البته این همینطور به کشورهای آمریکای لاتین اشاره میکند؛ آنها می توانند به رهایی کامل خود دست یابند، اگر در رهبری توده ها، احزاب واتحادیه های کارگری اقعا انقلابی، ضد امپریالیستی ایستاده باشند. کسی نمی تواند از شرایط تاریخی غم انگیز، با فریب، عبارات توخالی و دروغ های کوچک فرار نماید. ما باید به توده ها حقیقت، کل حقیقت و هیچ چیزی  بجز حقیقت را نگوییم.

فوسا: به نظر شما، چه وظایف و متدهایی  رو در روی اتحادیه های کارگری قرار گرفته اند؟

تروتسکی: برای اینکه اتحادیه های کارگری بتوانند به تظاهرات، آموزش، و بسیج پرولتاریا برای مبارزه رهایی بخش بپردازند، آنان باید از روش های توتالیتر استالینیسم پاکسازی شوند. اتحادیه های کارگری با شرط انضباط درعمل،  باید به روی کارگران تمام گرایشات سیاسی باز باشند. هر آن کسی اتحادیه های صنفی را مبدل به سلاحی برای اهداف بیرونی (به ویژه سلاح بوروکراسی استالینیستی و امپریالیسم دموکراتیک) نماید، ناگزیر طبقه کارگر را از هم جدا ساخته، تضعیف نموده، و در را بروی ارتجاع می گشاید. دموکراسی کامل صادقانه در اتحادیه های کارگری، مهم ترین شرط دموکراسی در کشور است.

در خاتمه، من از شما می خواهم که درود های برادرانه من را به کارگران آرژانتین ارسال نمایید. من تردید ندارم که آنها برای یک لحظه باور به این اتهامات بی رحمانه ای که سازمان های استالینیست در سراسر جهان بر علیه من و دوستان من گسترده اند، ندارند. مبارزه ای که بین الملل چهارم بر علیه بوروکراسی استالینیستی به پیش می برد، ادامه مبارزه تاریخی بزرگ ستمدیدگان علیه ستمگران، استثمار شدگان علیه استثمارگران است. انقلاب بین المللی همه ستم دیدگان، منجمله کارگران شوروی را رها خواهد نمود .

COYOACAN، D.F.

۲۶ سپتامبر

 

آرشيو لئون تروتسکی